loading...
گیتار بلوچستان
benyamin hoot بازدید : 126 دوشنبه 10 بهمن 1390 نظرات (1)
عقلی که ز لطف دیده‌ی جان پنداشت بر دل صفت ترا به خوبی بنگاشت
جانی که همی با تو توان عمر گذاشت عمری که دل از مهر تو بر نتوان داشت

***

روزی که رطب داد همی از پیشت آن روز به جان خریدمی تشویشت
اکنون که دمید ریش چون حشیشت تیزم بر ریش اگر ریم بر ریشت

***

نوری که همی جمع نیابی در مشت ناری که به تو در نتوان زد انگشت
دهری که شوی بر من بیچاره درشت بختی که چو بینمت بگردانی پشت

***

بس عابد را که سرو بالای تو کشت بس زاهد را که قدر والای تو کشت
تو دیر زی ای بت ستمگر که مرا دست ستم زمانه در پای تو کشت

***

صد بار رهی بیش به کوی تو شتافت بویی ز گلستان وصال تو نیافت
دل نیست کز آتش فراق تو نتافت دست تو قوی‌ترست بر نتوان تافت

 

برچسب ها اشعار زیبا ,
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط طراحی لوگوی رایگان در تاریخ 1348/10/11 و 19:46 دقیقه ارسال شده است

سلام من یک سایت طراحی لوگوی رایگان دارم تو هم می تونی برای سایتت لوگوی اختصاصی رایگان سفارش بدی فقط باید بیایی تو سایت من و در تالارگفتمان درخواست بدی

http://taklogo.rozblog.com
http://taklogo.rozblog.com/froum


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
خرد، آدمی را گرانبهاترین چیز است، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است. و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجوید، چه دانشور سرور سروران است. و اگر از آن هم بی بهره بود باید دلیر باشد و در میدان نبرد بی باک باشد تا در نظر پادشاه گرامی، و پیوسته شاد و فرمانروا باشد. و اگر این نیز نداشت دیگر درخور زنده ماندن نیست، و بهتر است که مرگ وی را دریابد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 295
  • بازدید سال : 1,639
  • بازدید کلی : 25,666